Sunday, 27 September 2009
مقایسه بین جمعیت سبز پوش و حامیان رژیم در روز قدس
در دو خيابان كنارهم در روز قدس
پدر داماد احمدينژاد : به چشم خودم ديدم كه در انتخابات، رايها را به سادگي جابهجا ميكردند
سردار خورشيدي ، پدر داماد احمدينژاد : اگر هر يك از مردم كه به خيابانها آمدند، يك چوب در دست ميگرفتند، كل ارتش نميتوانست با آنها مقابله كند/ به چشم خودم ديدم كه در انتخابات، رايها را به سادگي جابهجا ميكردند .
آينده نيوز : سردار احمد خورشيدي، از فرماندهان دفاع مقدس در كردستان، با مقايسه عملكرد دستگاههاي مسئول با عملكرد فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس در حوادث كردستان اظهار داشت: با وجود آنكه در آن زمان مردم در كردستان مسلح بودند، ما به سوي آن ها تيراندازي نكرديم و رزمندگان از خود شهيد دادند، ولي از مردم براي آرام كردن منطقه تلفات نگرفتند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه: اگر شما را مسئول آرامسازي حوادث پس از انتخابات ميكردند، چه رفتاري ميكرديد؟ گفت: اجازه حمل سلاح و باطوم به هيچ نيروي نظامي نميدادم. نيروهاي رسمي با يونيفرم مشخص نظامي كه نشان دهد نيروهاي رسمي آرامسازي هستند را به خيابانها ميفرستادم، نه لباس شخصيها كه هويتشان مشخص نيست. به جاي اسلحه، بلندگو به دست ميگرفتم و با مردم مذاكره ميكردم. نوكري مردم را ميكردم چون مردم نوكرهاي خود را دوست دارد. ما در كردستان همين كار را كرديم. چرا يادشان رفت؟ بازجوييهاي ما با اسيران مانند اكنون نبود. حتي زماني كه اسير عراقي ميگرفتيم، چنان برخورد ميشد كه اسير پس از 6 يا 7 ماه بر عليه عراق با ما متحد ميشد و با صدام ميجنگيد. زيرا فرماندهان آن زمان اسيران را كتك نميزدند بلكه در مواردي ناز آنها را ميكشيدند و مانند انسان با آنها برخورد ميشد.
خورشيدي افزود: نظام اسلامي ما در گذشته بياحترامي به مخالف را نميپذيرفت. شهيد دقايقي را مثال ميزنم كه در زمان دانشجويي به جنگ رفت. او با اسراي عراقي چنان رفتار ميكرد و در غم و شاديهاي آنها شريك بود كه اين اسيران پس از مدتي اسلحه به دست گرفتند و با صدام جنگيدند.ما بايد مانند اين شهيد رفتار كنيم چرا كه مردم ما همان مردم گذشته هستند اما ما با آنها مانند اشد من الكفار رفتار ميكنيم. اسيري را گرفته بوديم كه مجروح بود. به چشم خود ديدم كه فرماندهي، اين اسير را به دوش گرفت و به درمانگاه برد. آيا چنين متهمي نبايد عاشق جمهوري اسلامي شود؟ متاسفانه در برخوردهايمان انحراف داريم. مردم انحراف ندارند و انحراف در برخورد مسئولان است كه بايد اصلاح شود، لذا اول بايد از خودمان به عنوان مسئولان كشور انتقاد كنيم.
وي در خصوص دادگاههاي حوادث انتخابات گفت: آنها مخالف نظام نيستند بلكه به نتيجه انتخابات اعتراض داشتند كه بايد به صورت منطقي به آنها پاسخ داده ميشد. بايد بپذيريم كه سازمان رايگيري كشور معيوب است. من به چشم خودم ديدم كه در انتخاباتي، رايها را به سادگي جابهجا ميكردند. اين مردم اگر ميخواستند نظام را سرنگون كنند، شعار اللهاكبر نميدادند. اگر هر يك از مردم كه به خيابانها آمدند، يك چوب در دست ميگرفتند، كل ارتش نميتوانست با آنها مقابله كند. آنها با دولت مخالف هستند. رمضانزاده ميگويد دولت نهم و دهم را قبول ندارد. چرا از اين مخالفت با دولت تعبير مخالفت با كل نظام ميشود؟ ما نياز به اصلاحات داريم و مديران كشور بايد در روشها و منشهاي خود تجديدنظر كنند و اگر اين تجديدنظر صورت نگيرد، از گردنه پسرفت هم آنطرفتر ميرويم.
سردار خورشيدي كه پدر داماد احمدينژاد هم هست، در خصوص نقش دولت در اين تنشها اظهار داشت: آرامسازي وظيفه شوراي عالي امنيت ملي است كه به رياست رئيسجمهور اداره ميشود. اگر در جايي اعتراض يا اغتشاشي صورت گيرد، رئيسجمهور به عنوان بالاترين مرجع تصميمگيري ميكند و بايد پاسخگو باشد و هيچ ارتباطي با رهبري ندارد. اگر رئيسجمهور اين اختيار را به پايينتر از خود هم تفويض كند بايد خودش پاسخگو باشد.
Friday, 18 September 2009
فیلم؛ واکنش شدید مردم به شعارهای نمایش روز قدس (تهران)
فیلم؛ واکنش شدید مردم به شعارهای نمایش روز قدس (تهران)
تصاویری از شکنجه گاه مخفی در خیابان مفتح جنوبی تهران
یکی از بازداشتگاه ها و شکنجه گاه های مخفی نیروهای حکومتی در خیابان مفتح جنوبی قرار دارد. یک ساختمان مصادره ای دوران قاجار به نام مبصرالدوله که توسط عوامل کودتا در یک ماه اخیر به صورت نیمه مخروبه درآمده است. در زیر این محوطه پارکینگ نصر قرار دارد که سالهاست تعطیل میباشد و اکنون تبدیل به بازداشتگاه و شکنجه گاه کودتاچیان حکومتی شده است.
نشانی دقیق این شکنجه گاه مخوف – پارکینگ نصر – خیابان مفتح جنوبی، روبروی دانشگاه تربیت معلم، جنب مجتمع تجاری شیرازی است. درب ورودی اصلی آن داخل کوچه واحدی (ضلع جنوبی بنا) می باشد و از داخل کوچه ثاقب ساختمان پلاک 8 (ضلع شمالی بنا) که یک ساختمان مصادره ای است نیز به آن راه دارد. همچنین ورودی های دیگری از داخل دانشگاه تربیت معلم و نیز از کوچه فریدکریمی (ضلع غربی بنا) –یک خانه مصادره ای دیگر- دارد.
درروزهای پس از دستگیری معترضان، خودروهای نظامی و اغلب غیرنظامی با شیشه های دودی و یا تاکسی های ون پس از ساعت 1 نیمه شب غالباً از ورودی کوچه واحدی به طرزی مشکوک به داخل این پارکینگ تردد می کنند و گاها صدای تیر نیز توسط همسایگان شنیده می شود.
شواهد حاکیست دفتر تاکسی سرویس شبانه روزی فجر ، طبقه سوم شرقی ساختمان پلاک 10 کوچه واحدی، از عوامل همدست این شکنجه گران به شمار می رود و تعداد دیگری از مغازه های مجتمع تجاری شیرازی و خانه های مشرف به این بنا نیز در اختیار عوامل وابسته به بازداشتگاه قرار دارد.